دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد:
من به تنگ آمدم از خالق و مخلوق هر دو،
من پر از دردم،آهم،
من دچار خفقانم،بغض كردم،
من به دنبال آنم كه فرياد بلندي بكشم كه صدايم به خدايم برسد،
گله اي دارم از او و خلقش،
اما،نفسم حبس شده است و صدايم خاموش
با شماها هستم اي خوبان!
چه كسي مي آيد كه كند همراهي تا زنم اين فرياد؟
چاره اي جزء اين نيست،
بايد بيرون بريزم اين آه بر سر ظلمت ها،
كينه نيست،انتقام نيست
مرهم درد من است.
من به تنگ آمدم از خالق و مخلوق هر دو،
من پر از دردم،آهم،
من دچار خفقانم،بغض كردم،
من به دنبال آنم كه فرياد بلندي بكشم كه صدايم به خدايم برسد،
گله اي دارم از او و خلقش،
اما،نفسم حبس شده است و صدايم خاموش
با شماها هستم اي خوبان!
چه كسي مي آيد كه كند همراهي تا زنم اين فرياد؟
چاره اي جزء اين نيست،
بايد بيرون بريزم اين آه بر سر ظلمت ها،
كينه نيست،انتقام نيست
مرهم درد من است.
از:حسین جربزه دار-فروردین89
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر